بناهای تاریخی هر استان یکی از جاذبههایی است که سالانه می تواند در جذب توریست داخلی و خارجی نقش غیرقابل انکاری را ایفا کند.ازهمین روست که استان هایی مثل یزد واصفهان بیآنکه تغییری درساختمان بناهای تاریخی استان خودایجاد کنند به مرمت قسمتهای فرسوده آن همت گماردهاند به گونهای که در فصل مسافرت گردشگران بی شماری تنها برای دیدن این ساختمانها و گرفتن یک عکس یادگاری در کنار دیوارههای آن حاضر میشوند مبالغ زیادی را بپردازند.
اما مازندران بدون دریا و جنگل را در نظر بگیرید. اصلاً تصور آن هم سخت است. راستی اگر در این استان که پر از آثار تاریخی و یادگارهایی از گذشتگان است و درهر گوشهاش میتوان نشانه هایی ازعظمت و بزرگی اندیشمندان طبرستان را مشاهده کرد، دریایی نبود یا جنگلی وجود نداشت، با شرایط فعلی هیچ مسافری راضی میشد حتی برای چند ساعت هم شده سفره غذایش را بر گستره این استان پهن کند یا دمی را در میان راه بر کنار گذرش بیاساید؟ آیا استانی که قرار است در برنامه چشم انداز 20 ساله به قطب گردشگری تبدیل شود ، توانمندیهای لازم از نظر امکانات رفاهی مسافرانش را فراهم کرده است؟
استان مازندران از غرب تا شرق پر از نقاط دیدنی بسیاری است که در زیرسایه توجه تک بعدی به دریا و جنگل پنهان مانده اند.از مسجد فرحآباد ساری گرفته تا آسیاب هایی با قدمت چند صد ساله در شرق استان . کدامیک از این بناها را به مردم سایر استانها شناسانده ایم. آیا تاکنون مسافری به استان مازندران آمده بی آنکه به دریا سری بزند یا در پناه درختان تنومند جنگلهایش چادربزندو به بناهای تاریخیاش سرکشي کند؟
مگر ایران سرافراز چند شاعر همانند نیما را به خود دیده است ؟ یا امامزادههایی که چون نگین هایی برتارک این استان سرسبز می درخشند را چند مسافر غیرمازندرانی میشناسند؟
سیدعیسی هاشمی معاونت عمرانی استانداری در جریان برگزاری نخستین جلسه کارگروه گردشگری در سال 88 حضور انبوه گردشگران در مازندران را در ایام عید نشانههایی از رضایتمندی آنان در ارائه امکانات مناسب از سوی مسئولان استان به مسافران اعلام کرد. در حالی که خیل عظیمی از گردشگرانی که وارد مازندران شدند، به هیچ وجه نیازی به استفاده از امکانات شهری احساس نکردند.چرا که هر کدام از آنان با هزینههای شخصی و امکاناتی که با خود همراه داشتند روزهای تعطیلات را در پس حصارخانههای اجارهای به آخر رسانده و پس از گرفتاری چند ساعته در ترافیک جاده ای به شهر خود مراجعت کردند.
در نظر بگیرید شرایط به گونهای پیش می رفت که این مسافران مجبور به استفاده از مراکز بهداشت عمومی درون شهری یا بین شهری میشدند، آیا اصلاً امکاناتی از این دست در مازندران متناسب با تعداد مسافران وجود داشت؟ یابیمارستان های استان توان کمک رسانی به میهمانان خود را داشتند؟ یا اینکه مثلاً در ساعتهایی که خیابانهای شهرهای غرب استان مملو از مسافرانی بود که در ترافیک وحشتناکی گرفتار آمده بودند، مسافر مصدومی را قرار بود با فوریت به بیمارستان برسانند، آیا اصلاً این امر ممکن بود؟ یا اینکه مسافر بخت برگشته در راه بیمارستان تلف می شد.
معاون امور عمراني استاندار همچنين بر توسعه زيرساختهاي گردشگري متناسب با نيازهاي مسافران تأكيد داشته است، ولي آیا گردشگری تنها در دریا و جنگل خلاصه میشود؟
وي صنعت گردشگري را دومين صنعت پولساز میداند، بله درست است اگر درزمان پیک حضور مسافر در مازندران آسمان با آنان یاری نکرد و چندین روز را شاهد بارندگی بودیم آیا برنامهای را برای کشاندن مسافران و پر کردن اوقات آنان تدارک دیدهایم؟ آیا مدیریت کارآمدی را در رأس این صنعت پولساز گماردهاند که انتظار معجزه داشته باشند؟ کدام کتاب و پروژه را برای معرفی آثار باستانی و تاریخی و بناهای تاریخی تاکنون تهیه و در اختیار مسافران قرار داده ایم؟
اماجواد قناعت، معاون سیاسی و امنیتی استاندار معتقد است، مازندران استانی پیشرو در مدیریت تسهیلات سفر است، به طوری که تعداد طرحهای فعال دریا در این استان را قابل قیاس با استانهای مشابه نمی داند.
وي از افزایش تعداد مسافران در تعطیلات تابستاني امسال نسبت به سال گذشته خبر داده وبراین باوراست که از ابتدای تیرماه امسال تاکنون بیش از ۵/۵میلیون نفر مسافر وارد استان شده اند.
قناعت همچنین از تهیه و تدوین طرح جامع گردشگری در آینده نزدیک خبر ميدهد و مي افزايد: این طرح براساس معیارهای علمی روز و موارد پیش بینی شده در سند آمایش سرزمینی استان تدوین میشود و تمامی شاخص های جذب توریست، سرمایه گذاری، فرهنگی، منطقهای و دینی را در خود خواهد داشت.
نفس های توریست و گردشگری مازندران به شماره افتاده است و میرود این طفل نوپا قبل از آنکه شکوفهای بدهد،خشک و پژمرده شود.